وب نوشته های شخصی بهزاد خزاما

حرفهای غیر رسمی بهزاد خزاما

درباره بهزاد

بهزاد خزاما هستم . از وقتی که یادم میاد تمام وقتم رو تو الکترونیک بودم یادمه سال دوم ابتدایی یه سیستم آیفون دوطرفه ساختم .در سال پنجم ابتدایی تو کلاسهای تابستونی مدرسه در رشته الکترونیک شرکت کردم و خوب چون علاقه عجیبی داشتم خیلی زود یاد میگرفتم. تغریبا سال دوم راهنمایی هر مدار آنالوگی رو طراحی میکردم. برا خیلیها عجیب بود که من با این سن کم چطوری این مدارای آنالوگ رو تحلیل میکنم. اون زمانها به مخابرات خیلی علاقه داشتم خصوصا فرکانسهای بالا برام خیلی مهیج بود . ولی خوب این رنج فرکانسی نیاز به دستگاههای خیلی گرونی داشت. منم که یه همچین پولی نداشتم با اون چیزایی که به ذهنم میرسید سعی میکردم مشکل رو حل کنم. مثلا یادمه برا اندازه گیری بهره در یه تقویت کننده ۹۵۰ مگا هرتزی از یه روش ساده ولی نسبتا خوب استفاده کردم که هنوزم مدارشو دارم. فکر میکنم سال اول دبیرستان بودم که یه Reciver ماهواره طراحی کردم و ساختم . شاید باورتون نشه ولی حتی بخش تیونر رو هم خودم طراحی کردم البته اون سیستم صدا نداشت (به دلیل تفاوت کریر صدا با سیستم ایران) ولی اینقدر ذوق کرده بودم که فورا یکی از بچه های همسایه رو صدا کردم که بیادو ببینه .یادش بخیر . اون زمان من عاشق مدارهای مخابراتی بودم که الان که فکر میکنم میبینم به خاطر همین من خیلی چیزا یاد گرفتم چون همش آنالوگ بود اونم با یه فرکانس خیلی بالا . تو سالهای دوم یا سوم دبیرستان بود که به دیجیتال علاقه مند شدم به خاطر اینکه مدارات رو خوب درک میکردم خیلی سریع پیشرفت میکردم تو همون سالها یه تابلو نویسنده ساختم البته پولشو با یکی شریک شدیم . اون زمان چون من پروگرامر نداشتم برای پروگرام کردن حافظه مدار از یه پروگرامر دستی که خودم ساخته بودم و خیلی هم درد سر داشت که باهاش کار کرد استفاده میکردم . بعد از اون به برنامه نویسی علاقه مند شدم . ولی من که کامپیوتر نداشتم . این بود که اول یه مانیتور سوخته خریدم و تعمیرش کردم البته کیفیتش خیلی بد بود جلوش که میشستی به اندازه یه مهتابی نور داشت که چشمو خیلی اذیت میکرد. خلاصه من یه مادر بورد ۲۸۶ هم مجانی از یکی گرفتیم ( آخه اونارو دیگه دور مینداختن ) و یه فلاپی درایو دست دوم با یه پاور و کیبورد دست دوم که همش شد ۲۵ هزار تومن من نه هارد داشتم نه کیس . یا همون فلاپی سیستم بالا مییومد و من فقط بیسیک کار میکردم. خیلی هم برنامه نوشتم باهاش ولی خوب خیلی چیزا یاد گرفتم تمام زیر و بم کامپیوتر رو میدیدم. از اون زمان به مدارات کنترلی خیلی علاقه داشتم که مثلا یه دستگاه رو با کامپیوتر راه اندازی کرد. این بود تا اینکه کم کم از پولی که از بعضی مدارات میگرفتم یه هارد به مادر بورد و باقی رو خریدم در دوران دانشگاه هم که دیگه این کارارو ادامه دادم و ( و زندگی ادامه دارد ….